پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریهٔ ۳, ۲۰۱۰

جلد هشتم کتاب آرمان نامه ارد بزرگ به قلم فرزانه شیدا

تصویر
بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *پندار* بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *استاد* بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *هنر* بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *روان* بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *ستیز* بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *آزادی*

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *آزادی*

تصویر
خدا ایران من ز کوشش و دانش ز ایمان من سر افراز و پاینده ایران من ! قدم راسخ و پر ز نیرو تنم دل و جان ودانش به کار افکنم ! چو میراث من از نیاکان من هنر شد مخور غم تو جانان من ! سحرگه چو سازم من آهنگ کار سرم پر ز شور ودلم بی قرار که علم و هنر را به نیرو زنم به گردون کنم بیرق تو علم ! به کف آهن تفته سازم خمیر ! که آزاده مانی وطن ای کبیر ! ترا چون گلستان کند سعی من ! ترا مهد ایمان کند رأی من ! بود خاک تو خون به رگهای من ! سرور تو امید فردای من ! من آن زاده از نیت آرشم که بهر وطن جان به آتش کشم ! ره من بود راه مولی علی ! بمان سر بلند فخر دنیا ! غنی ! شکر ● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ● ● فرگرد آزادی ● *- آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ «سروده ای از: حمید مصدق » نه نه نه این هزار مرتبه گفتم نه دیگر توان نمانده توانایی در بند بند من از تاب رفته است شب با تمام وحشت خود خواب رفته است و در تمام این شب تاریک تاریک چون تفاهم من با تو انسان افسانه مکرر اندوه و رنج را تکرار می کند گفتی امیدهاست در نا امید بودن من اما این ابر تیره را نم باران نبود و نیست این ابر تیر

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *ستیز*

تصویر
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند چه دید اندر خم این طاق رنگین به جای لوح سیمین درکنارش فلک بر سرنهادش لوح سنگین* حافظ* ● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ● ● فرگرد ستیز ● ¤¤¤ درتمامی فرگردها از احساسات ششگانه آدمی بسیار سخن گفته ایم و تلاش براین بود که انسان را آنگونه که هست با تمامی اندیشه ها واحساسات ذهنی ودرونی وروحی باز شناسیم واحساسات وافکار آدمی را با دیدگاهی درست به بررسی بنشینیم ودرعین حال به این مطلب توجه داشته باشیم که انسان درکدامین نماد بشری خود میتواند انسانی موفق باشد وچگونه وبا چه عملکردی انسانی موفق خواهد بودو همواره نیز باین نتیجه رسیدیم که انسانی که به پرورش ودانش ذهنی وفکری خود پرداخته باشد والگوی مناسب ومثبتی را در زندگی پیشاروی خود قرارداده وتلاش نماید که برای رسیدن به اهداف خود با دیدی باز وروشنفکرانه پیش برود انگاه فردی روشندل وروشنفکر وانسانی موفق وشاد وانسانی در آرامش روحی وفکری وقلبی خواهد بود انسانی که حداقل ازخود خویش راضی ست ومیداند که آنچه را از دستاو برآمده در زندگی برای خود واطرافیان خویش انجام داده است وثمره آن نیز میدانگاه وسیعی از اعمال ونتایج کاری اورا در

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *روان*

تصویر
خدا ¤ سروده ی : « ندا» : از شاعرارجمند معاصر « آیا»/هیچستان¤ کسی در من خسته جان در نداست امانم نبخشد که جانت ز ماست همه روز و شب بامن او در نبرد که ای بی کران این کرانت چه جاست ؟ رها کن« تن » وُ سوی من باز گرد ترا «غفلتستان» نه دیگر رواست نبینی تو در کوه خود باز خورد؟ کلام تو هشدار ! گفتار ماست اگر گرم سوزان اگر سرد برد نه از تو بل از ماست بی بیش و کاست بهل هر چه جز ما ببر این نبرد که بردن کنون چون تویی را بجاست کسی که او نهاد ه است درمان و درد بود فانی و باقی از کبریاست شکر ¤ سروده ی»: از شاعرارجمند معاصر « آیا»/هیچستان¤ ● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ● ● فرگرد روان ● *- برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو . ارد بزرگ ¤ غزلی در اوج سروده ی:« فریدون مشیری » ¤ ته بود خیال تو همزبان با من که باز جادوی آن بوی خوش طلوع تو را در آشیانه خاموش من بشارت داد زلال عطر تو پیچید در فضای اتاق جهان و جان را در بوی گل شناور کرد در آستانه در به روح باران می ماندی ای طراوت محض شکوه رحمت مطلق ز چهره ات می تافت به خنده گفتی : تنها نبینمت گفتم : غم تو مانده و شب های بی کران با من ؟ ستاره ا

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *هنر*

تصویر
سروده ی : « خوش» از شاعر معاصر : «آیا» متخلص به «هیچستان»/همراه با لوگوی ایشان *خدا باید نشسته برخاست تا آسمان هفتم باید چو موج طوفید هر لحظه با ترنم ! باید ترانه سرداد در خوشدلی رها شد ! باید به خوش دمادم همواره مبتلا شد ! باید که خوب گفتن قانون جانت افتد تا خوبتر شنیدن در آن به آنت افتد ! باید که خوب دیدن هر لحظه در تو زاید تا بهترین اثر از کردار تو بر آید ! خوش بین و خوش نما تا تصمیم خوش تر آید تا خوش اراده گردد خوش از عمل بر آید ! خوش تر ز خوش خوش است و خوش تر ز خوشترین خوش ! آری جهان توان کرد گلزار با همین خوش ! از :شاعر معاصر آیا /هیچستان ● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ● ● فرگرد هنر ● «هنر» در زیباترین شکل طبیعی خود بدست خالق خلقت « خداوند» در جهان به ما به به ارمغان داده شده است وزیباترین نقاشی وموسیقی طبیعت با بهترین قلم موی آسمانی نقشی زیبا بر زمین واقیانوس ودریا وکهکشان را به ترسیم زیبائی ها درچشمان آدمی جلوه ای ماندگار بخشیده است به خوایت رحمت بیکران او و تبعیت از خداوندگاری که « بشر » این زیباترین خلقت دنیاو مخلوق بزرگترین هنرمند جهان, در درون خود ودر احساس وروح ودل وذهن خو

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *استاد*

تصویر
بزرگترین استاد خداوند است .ف شیدا ● بعُد سوم آرمان نامه اُرد بزرگ● ● فرگرد استاد ● _____زندگی سروده ی : آیا « هیچستان»______ زندگی را زندگی مشنو پسر ! زندگی را زندگی کن سر به سر ! زندگی کردن نشان زندگی است ! زندگی تیر نشان بندگی است ! کل هستی محرمانند و کسان ! با کسان بنشین ، برخیز، مان ، ران ! زندگی وقت سحر می خوردن است ! از خدا اسرار حق بشنفتن است ! خود خدا عاری است از جز خود بدان ! این نشان را کن تو حک در جسم جان ! خود خدا عشق است در قاموس عشق ! بردن عشق است عشق ، از عشقِ عشق !شکر 14/7/1388 سروده ی شاعر معاصر اقای « ایا» متخلّص به هیچستان همراه با لوگو ایشان دنیای ما دنیا علم وعمل است وتا زمانی که انسان به پرورش فکر وروح وذهن خود می پردازد میتوانیم امیدوارباشیم که دنیائی رو به رشد را شاهد خواهیم بود دراین میان انسانهای بیشماری در سراسر دنیا در تلاشند که به بهترین شکل آموزشی نسل حاضر جوان ونسل آینده کشور خود وحتی جهانیان را به طریقه ای منطقی وبرنامه ریزی شده پیش ببرند معلمین ودبیران واستادان درتمامی جوامع دنیا از جمله افراد آموزش دیده وروشنفکری هستند که همراه با علوم در سراسر د