پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر ۱۴, ۲۰۰۹

ازدواج یک امر مورد محبت خداست

ممکن است این سؤال پیش بیاید که مگر چه خاصیتی در ازدواج است که با سایر امور متفاوت است ، با اینکه ظاهر امر ازدواج بیانگر این است که باید پول خرج کرد و متحمل هزینه شد ؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا وارد بحثی به عنوان مقدمه جهت پاسخگوئی می شویم . معمولاً کیفیت رفتار ما نسبت به دیگران تابعی از میزان محبت ما نسبت به آنهاست ، به عنوان مثال ، ما وقتی کسی را عمیقاً دوست داشته باشیم ، به او لطف و عنایت بیشتری هم داریم ، دوست داریم او را به منزل خود دعوت کنیم و پذیرایی گرمی از او کنیم ، معمولاً بهترین غذاها و بهترین مکانها را برایش تدارک می بینیم ، حتی سعی در کمکهای مالی یا رفع احتیاجات مختلف او را داریم ، اما وقتی نسبت به کسی محبتی در دل نداشته باشیم مطمئناً هیچ یک از رفتارهای بالا از ما سر نمی زند و رابطه ی ما ممکن است فقط در حد یک سلام و علیک باشد . رفتاری که یک پدر یا مادر با فرزندانش دارد بسیار متفاوت و متمایز است از رفتاری که با بچه های دیگران دارد ، دیده اید که چگونه والدین زحمت ما را کشیده اند ، برای ما تلاش و کوشش کرده اند ، احتیاجات مالی و … ما را رفع کرده اند اما آیا والدین ما نسبت

زن و نگاه جنسیتى به او

زن و نگاه جنسیتى به او ، موضوعى است که امروزه در فرهنگ هاى گوناگون سراسر جهان مى توان ردپایى از آن گرفت؛ از آمریکا گرفته تا همین تهران خودمان. از فرهنگ هایى که خود را به سلطه ی غرب فروخته اند، انتظارى جز این نیست که از سویى ، برخى حقوق مدنى را براى زنان تعریف مى کنند و در جامعه جا مى اندازند که زن و مرد برابر و یکسانند ، اما از سوى دیگر از زنان انتظار دارند که نقش یک کالاى جنسى را بازى کنند. براى اثبات این ادعا کافى است به عرصه هایى که قرار است زنان و مردان نقشى برابر ایفا کنند، توجه کنیم تا در یابیم که حتى در چنین مواردى نیز زن نقشى برتر از یک ویترین جنسى ندارد. در فرهنگ سنتى و حتى مدرن ما نیز کیفیت برداشت عمومى جامعه از زنان، فراتر از این نیست، چه آنگاه که زن قرار است فقط در زوایاى خانه تعریف شود، چه آن زمان که مانند عروسکى در کوچه و خیابان و محل کار به خودنمایى مى پردازد. سیاستمداران و روشنفکران مرد غربی در پى اثبات تساوى حقوق زن و مرد، مبناى اسلام را به سخره مى گیرند، و خود را مدافع زنان معرفی می کنند حال آنکه خود آنها بیشترین ضربه را به جایگاه رفیع زنان وارد می سازند به سخن متفکر

مردان پولدار چاق‌ترند، زنان پولدار لاغرتر

شما وقتی پول کافی داشته باشید بیشتر می‌خورید یا وقتی فقیرتر باشید؟ وقتی درآمدتان کافی باشد، بیشتر ورزش و فعالیت می‌کنید یا وقتی باید برای یک لقمه نان به این در و آن در بزنید؟ تازه‌ترین مطالعات در کانادا، پاسخ‌های جالبی به این پرسش‌ها می‌دهد. در این مطالعه، مشخص شده که در این مورد زنان و مردان باهم فرق دارند. به این ترتیب‌ مردان در محله‌های بادرآمد بالا، اندکی چاق‌تر از مردان محله‌های فقیرترند در حالی که در مورد زنان کاملا برعکس این موضوع صدق می‌کند؛ یعنی زنان هرچه فقیرتر، چاق‌تر. بررسی اطلاعات به دست آمده در این نظرسنجی، نشان می‌دهد که مردان ثروتمند، حدود 5 کیلوگرم چاق‌تر از مردانی هستند که درآمدشان کمتر است اما زنانی که در محله‌های بالانشین زندگی می‌کنند، تفاوت بیشتری با هم‌جنسان خود در محله‌های فقیرتر دارند و تا 10 کیلوگرم چاق‌ترند. توجیه تحلیل‌گران این نتایج این است که مردان پولدارتر، مشاغل کم‌تحرک‌تر دارند و به همین دلیل بیشتر مستعد اضافه‌وزن و چاقی‌اند؛ در حالی که مردان بادرآمد کمتر، اغلب ناچارند برای به دست آوردن درآمد کافی، بیشتر فعالیت کنند و حتی گاهی چند شغل داشته باشند.

در بیان خشم خود جسور و منطقی باشید نه پرخاشگر

تصویر
همه ما با حالت روحی خشم آشنا هستیم و در زندگی بارها آن را تجربه کرده ایم. خشم نوعی هیجان روحی است که اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می‌کند. خشم می تواند یک رنجش و ناراحتی زودگذر باشد و یا یک عصبانیت تمام عیار، در هر حال پدیده‌ای کاملا طبیعی است و مانند سایر احساسات نشانه سلامت و تندرستی و عواطف انسانی می باشد، اما هنگامی که از کنترل خارج شود، می تواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط کار، روابط شخصی و در تمامی عرصه‌های زندگی شما به وجود آورد.همچنین خشم می‌تواند حس خود بزرگ بینی را در شما زنده کند. و زودتر ازآنچه تصور می‌کنید به سلامت شما آسیب می رساند. خشم یک نوع احساس است که همواره بین دو حالت متغیر است: خشم می تواند عصبانیت و ناراحتی جزئی و یا در نوع حاد آن، واکنشی جنون آمیز باشد. عصبانیت می‌تواند به دلیل حوادث و رویدادهای بیرونی و یا تغییرات درونی باشد. ممکن است شما از شخص خاصی مانند همکاران، اعضاء خانواده و یا رئیس خود رنجیده باشید و رفتار آن ها باعث عصبانیت شما شده باشد و یا ترافیک و شلوغی شهر شما را خشمگین کند. فکر کردن و نگرانی

چگونه جذاب باشیم ؟

تصویر
یکی از مهمترین رازهای رسیدن به آن جذابیت است و قبل از هر چیز باید بدانیم که جذابیت چیزی غیر از زیبایی است‌. شخص می‌تواند صورت زیبایی نداشته باشد اما بسیار جذاب باشد و هم چنین می‌تواند بسیار زیبا باشد اما اصلاً جذابیت نداشته باشد. جذابیت و گیرایی یک ویژگی کاملاً اکتسابی است و به راحتی می‌توانیم صاحب آن باشیم‌: ظاهری آراسته داشته باشید. تمیز و مرتب باشید، هماهنگی و پاکیزگی شما، ناخودآگاه شما را جذاب می‌کند. بعضی از افراد براساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی می‌افتند و خود را به شکل‌های عجیب و غریبی درست می‌کنند. مهمترین مسئله این است که مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید. نامرتب بودن حتی حرفهای قشنگ‌، مثبت و تأثیرگذار شما را ضایع می‌کند. فرزندی که همیشه پدر و مادر خود را آراسته و با ظاهری مرتب می‌بیند، ظاهر آراسته فردِ ناآشنا او را نمی‌فریبد. چون ممکن است جذب ظاهر آراسته کسی شوند که تأثیر منفی او از اثرات مثبتش به مراتب بیشتر باشد. بیشتر سکوت کنید: غالباً افراد به اشتباه برای این که جذاب‌تر شوند، بیشتر شلوغ می‌کنند و به خطا می‌روند. سکوت‌، یک تأثیر ذهنی و روانی بسیار قوی م

دیاکو "اولین پادشاه ایران"

تصویر
دیاکو بنیانگذار ایران و نخستین پادشاه سرزمین ماست دولت ماد یکی از سه تیره آریایی ( ماد، پارس و پارت ) فلات ایران است در سال ۱۳۳۲ پیش از تاریخ خورشیدی بود . مردم ایران او را به پادشاهی برگزیدند. شاهنشاه دیاکو همدان ( هگمتانه‌ ) را به پایتختی خود برگزید و در آن بر روی تپه‌ای، هفت دژ تو در تو ساخت و هر یک را به رنگ ویژه‌ای در آورد.دیاکو ۵۳ سال بر ایران فرمانروایی کرد او توانست اتحادی تاریخی بین تیره های مختلف نژاد آریایی ایجاد نماید . دیاکو ابتدا توانست 7 طایفه قوم ماد را با هم متحد کند ، وی سپس به عنوان رهبر و قاضی آن 7 طایفه انتخاب شد که این مساله در سال 701 قبل از میلاد مسیح اتفاق افتاد. پس از 7 سال رهبری در بین این 7 طایفه، وی از طرف مادها ، پارسها و پارتها به عنوان پادشاه ایران انتخاب شد و تا سال 656 قبل از میلاد مسیح حکومت کرد. ماجراهای به قدرت رسیدن دیاکو در کتاب تاریخ هرودوت آمده است. دیاکو پسر کیاکسار (کسی که می‌تواند خوب نشانه‌گیری کند) و کیاکسار نام پدرش دیاکو را بر فرزند گذاشته بود . فرهاد پسر دیاکو و دومین پادشاه ایران بود و بین سالهای 665 قبل از میلاد تا 633 قبل از میلاد حکو

ابو مسلم خراسانی

تصویر
چنانکه در تاریخ نهضت های ملی ایرانیان دیده ایم ملت ایران برای رهایی از قید اسارت تازیان از راههای مختلف استفاده کرد که یکی از آنها طریق جنگ و عصیان و دیگری ادبیات بود. ابو مسلم از جمله کسانی است که در عین توجه به ملیت، درحالیکه قیام او برای تحکیم مبانی ملیت و استقلال ایران مفید و موثر بود از طریق مذهب استفاده برد و با تقویت یکی از مذاهب اسلامی یعنی تشیع بر ضد خلفای اموی که از مخالفین جدی شیعه بوده اند، قیام کرد و آنان را از میان برد تا سرانجام مخالفین جدی ایران و ایرانیان و طرفداران سیادت نژادی عرب یعنی بنی امیه را برانداخت و حکومت را بدست ایرانیان داد. زادگاه ابو مسلم خراسانی روستای « ماخوان» مرو است. ضمناً باید دانست که درایرانی بودن ابو مسلم تردیدی نیست زیرا پدر او اصلاً ونداد هرمز ( بنداد هرمز) نام داشت و پس از آنکه قبول اسلام کرد به مسلم موسوم گردید. آنگاه که نوزده ساله بود ابراهیم امام او را برای اداره خراسان برگزید از جمله سفارش های ابراهیم به ابومسلم آن بود که: « اگر بتوانی در خراسان هیچکس را که به عربی تکلم کند باقی مگذار. » و ازاین فرمان به خوبی معلوم می شود که بن

خواجه ‌نظام الملک طوسی

تصویر
خواجه‌نظام الملک طوسی در سال 408 هجری در شهر طوس خراسان دیده به جهان گشود. پدرش علی ابن اسحاق بردهقانی اشتغال داشته و از یاران محمود سبکتکین به شمار می‌آمد خواجه‌نظام الملک نیز در کودکی به همراه پدر به دهقانی پرداخت و همان زمان در نزد وی قرآن را ختم نمود و پس از آن پدرش وی را به کسب علم و دانش و آموختن لغت و نحو واداشت. وی دارای همتی والا بود و به ایران عشق می ورزید و همواره بدنبال راهی برای رشد میهن و ساختن مدارسی بود که علم را دوباره برای میهنمان رونقی بخشد خواجه در سنین نوجوانی به خدمت ابو علی ابن شاذان وزیر آلب ارسلان در آمد و به عنوان کاتب به نزد وی خدمت می‌کرد. ابن شاذان به هنگام وفاتش وی را وصیت نمود که به خدمت سلطان آلب ارسلان در آید و او نیز چنین کرد آلب ارسلان خواجه را به عنوان وزیر خویش برگزید، و او را پدری دلسوز و مهربان می‌پنداشت و هیچ امری را بدون مشورت وی انجام نمی‌داد و خلاف امر وی را نمی‌پسندید پس از اینکه آلب ارسلان لحظات آخر عمرش را سپری می‌نمود فرزندش ملکشاه را وصیت نمود که در اداره امور حکومتی از رای خواجه عدول نکند و او را پدری دلسوز و مهربان مشفق بداند و ملک‌ش

چگونگی انتخاب هدف و تلاش برای رسیدن به آرزوها

تصویر
همه ما آرزوها یی را در سر می پرورانیم . در اعماق روان خود می خواهیم باور کنیم که دارای موهبت خاص هستیم، می توانیم تغییر و تفاوتی ایجاد کنیم، می توانیم به طریق بخصوصی در دیگران نفوذ کنیم و می توانیم جهان امروز را به گونه بهتری در آوریم. آرزوی شما چیست ؟ شاید رویایی است که آن را فراموش کرده اید و یا درشرف زوال و نابودی است . اگر آرزوی شما عملی می شد ، وضع امروزی شماچگونه بود؟ اکنون چند لحظه وقت صرف کنید و در رویا و آرزوی خود فرو بروید و ببینید خواسته واقعی شما در زندگی چیست ؟ کارهایی که گاه به گاه انجام می دهیم، ملاک نیستند، بلکه اعمال همیشگی ما هستند که نقش تعیین کننده دارند. پدر همه اعمال ما کدام است ؟ چه عملی در نهایت ، تعیین کننده شخصیت و راه زندگانی ماست ؟ پاسخ این پرسش در کلمه تصمیم نهفته است . در لحظات تصمیمگیری است که سرنوشت ما رقم زده می شود . من بیش ازهر چیز ، اعتقاد دارم که آنچه سرنوشت ما را تعیین می کند ، شرایط زندگیمان نیست ، بلکه تصمیمهای ماست.چه کسی باور می کردکه ایمان مردی آرام و بی ادعا ( حقوقدانی که به اصل مسالمت معتقدبود ) چنان قدرتی داشته باشد که امپراطوری وسیعی را و

لبخند یک هدیه آسمانی

تصویر
لبخند یک هدیه آسمانی است. اگر تا کنون از آن استفاده کرده باشید، به خوبی می دانید که یک لبخند گرم، چه سلاح نیرمندی است. مردم زمانی می خندند که از چیزی خوششان بیاید، و یا احساس خوبی نسبت به چیزی داشته باشند. بنابراین می توانیم با یک لبخند کارهای بسیار زیادی را انجام دهیم و دیگران را به راحتی خوشحال کنیم بقول دانشمند کشورمان ارد بزرگ : آنکه همیشه لبخندی بر لب دارد شادی را به همگان هدیه می دهد . حالا اجازه دهید نگاهی به تاثیرات لبخند داشته باشیم: ابتدا باید بدانیم که لبخند به همه احساس آرامش می دهد. زمانیکه فردی به شما لبخند می زند، کمتر اتفاق می افتد که شما هم در پاسخ به او لبخند نزنید. این امر، یک واکنش کاملاً ناخودآگاه است. این روزها به نظر می رسد که انسان ها تمایل کمتری به لبخند زدن دارند. مشکلات جوامع بشری آنقدر زیاد شده که به آنها اجازه لبخند زدن نمی دهد. گاهی اوقات هم برخی افراد برای اینکه در نظر دیگران آسیب پذیر، و احساساتی جلوه نکنند، از لبخند زدن خودداری می کنند. یکی از دلایلی که لبخند را اینقدر تاثیر گذار کرده این است که شما با انجام این کار خوبی و مهربانی را به طرف مقابل القا

رابطه پول با شادی و خوشبختی

تصویر
یکی از مسائلی که امروزه به عنوان عامل خوشبختی در ذهن بسیاری افراد جای گرفته ، پول است. آنها تصور می کنند با پول بیشتر خوشحالتر خواهند بود.البته داشتن امکانات مالی کافی به رفاه افراد کمک می کند؛ اما بسیاری افراد نیز بر این عقیده هستند که خوشبختی درونی است و رضایت درونی قابل خریداری با پول نیست. اگر بخواهیم مثالی در این باره بزنیم ، می توانیم به این مساله اشاره کنیم که حدود 30 سال پیش افراد آرزو می کردند پول کافی برای تحصیلات عالی داشته باشند و بتوانند مخارج تحصیلی خود را بپردازند تا دانش خود را افزایش دهند. در حال حاضر فارغ التحصیلان دانشگاه ها نسبت به 30 سال گذشته تقریبا 75 درصد افزایش یافته ، اما تشکیل خانواده و میل به کمک به دیگران در مشکلات که از ارزشهای زندگی به شمار می رود بسیار کاهش یافته است. حالا به نظر شما ما خوشبخت تر شده ایم؟! آیا واقعا ثروتمندان احساس رضایت و خوشبختی بیشتری می کنند؟ آیا افرادی که درآمد بالاتری دارند یا حتی برنده جوایز بزرگ شده و مال زیادی به دست آورده اند خوشحال تر از آنهایی هستند که در آمد متوسطی دارند؟ آیا کسی حاضر است سلامت خود را در راه دو برابر شدن در

قربانیان اصلی طلاق فرزندان هستند

تصویر
طلاق یکی از پیامدهای ناگوار و تلخ زندگی است که طبعا برای گروهی کثیری از انسانها اجتناب ناپذیر می باشد. اگر چه در این پروسه جدایی والدین بعضا کمک می کند تا آینده ای دگرگون داشته باشند اما متاسفانه اغلب فرزندان در این راه صدمه دیده و حتی خود را مقصر و محکوم می بینند. بهمین خاطر در اینجا بطور اختصار به این موضوع اشاره شده و سعی داریم تا با بازنگری آن دریابیم که چگونه والدین می توانندعلی رغم جدایی شان کمک حال فرزندان خود باشند قبل از اینکه فرزندان دچار صدمات جدی روحی و روانی گردند.تأثیر طلاق بر فرزندان چیست؟تأثیر مستقیم آن تزریق عواطف رنجور از جمله ترس، خشم، گیجی و بهت‌زدگی است. اما باید اذعان داشت که کودکان می‌توانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. آنان باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهند و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنند. طلاق به‌خصوص بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تأثیر عمیق‌تری می‌گذارد. حس عدم امنیت کودکان را به‌شدت آزار می‌دهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانوادة خود احساس شرمساری دارند. حتی پس از مدتی ممکن است که بچه

راه مبارزه با سختی ها

تصویر
یکی از مهمترین توانمندی های انسان قدرت مقابله با مشکلات روزمره زندگی است . منظوراز مقابله تلاشی است که برای کنترل و اداره کردن موقعیت های حساس و تنش زا انجام می دهیم هر کس در مقابله با مشکلات از روشی استفاده می کند. یکی از اشکال مقابله که سودمندترین نتایج را در برخورد مناسب با مشکلات در بر دارد، تمرکز بر مشکل(یعنی بررسی کردن مسائل و یافتن راه حل ) است. این مهارت ، فرایند تفکرمنطقی و منظمی است که به فرد کمک می کند تا هنگام رویارویی با مشکلات، راه های متعددی را جست و جو و بهترین راه حل را انتخاب کند. مراحل حل مسئله حل مسئله مراحلی متوالی و پیوسته و مبتنی بر تفکر منطقی دارد که عبارتند از: 1- انتخاب رویکردی صحیح نسبت به مشکل 2- تعریف دقیق مشکل 3- یافتن راه حلهای متعدد 4- ارزیابی راه حلها 5- انتخاب بهترین راه حل 6- عمل به بهترین راه انتخابی بسیاری از افراد دیدی منفی نسبت به مشکل دارند . چنین دیدگاهی مانع هر گونه اقدام موفقیت آمیز برای حل مسئله می شود. این دیدگاهها حاوی افکارغیرمنطقی، انعطاف ناپذیروغیرواقعی نسبت به مشکل است . قدم اول در حل مشکل پرورش ادراک « تو می توانی» است. مسئله گشایان م

چگونه یک میهمان و یا میزبان خوبی باشیم ؟

تصویر
بشر موجودی اجتماعی است و معاشرت برای او یک نیاز به شمار می رود.اما این معاشرت ها دوستی ها ومیهمانی دادن ومیهمانی رفتن خود اصولی داردکه اگر رعایت نشود قطعا دردسر ساز خواهد شد پس یادمان باشد که... 1-در معاشرت ودوستی فردی را انتخاب کنیم که هم سطح خودمان باشد البته از نظر اقتصادی.نه بالا تر نه پایین تر چون معاشرت با بالاتر خود باعث حسرت خوردن می شود ورفت وآمد با پایین تر از خود ممکن است باعث غرور شود. 2-با افرادی معاشرت کنیم که از لحاظ فر هنگی با ما همخوانی داشته باشند.رفت وآمد یک خانواده مذهبی با یک خانواده ای که چندان پایبند اصول وعقاید مذهبی نیستند آزار دهنده است . 3-با کسی معاشرت کنیم که بدانیم واقعا دوست مان دارد. 4-معاشرت ومیهمانی دادن ومیهمانی رفتن نباید وسیله ای برای به رخ کشیدن دکوراسیون منزل مان باشد. 5-در معاشرت نیز مانند هر چیز دیگر باید حد اعتدال را رعایت کنیم.همدیگر را سالی یک بار دیدن خیلی کم است واگر هر هفته هم چند بار همدیگر را ببینیم زیاد است. 6-هیچ گاه بدون هماهنگی و سر زده و بی موقع به دیدن دیگران نرویم. 7-هیچ گاه خودمان را به دیگران تحمیل نکنیم .اگر چند بار به کسی سر

چگونگی برخورد و ارتباطی مناسب

تصویر
یکی از مقوله‌های چالش‌برانگیز در دنیای مدرن چگونگی ارتباط با مردمانی است که هر روز با آنان مواجه هستیم. این معضل شاید در دهه‌های گذشته به اندازه امروز چندان بحث برانگیز نبوده است چه آنکه جهان کهن با خود رسم‌ها و هنجارهایی به همراه داشت که ارتباط نیز جزء لاینفک آن محسوب می‌شد. اما اینک دنیای صنعتی و تراکم و انبوه اعمال روزانه این امکان را به سهولت ایجاد نمی‌کند. در نتیجه چگونه ارتباط برقرار کردن یکی از دشوارترین فرایندهای ارتباطی است. ‌ ایجاد شرایط مناسب برای مخاطب ‌ برای بحث کردن نیاز است که تمامی شرایط روحی، جسمی، فیزیکی و محیطی فرد را در نظر بگیریم به گونه‌ای که این عوامل ثانویه باعث پیش داوری و یا قطع بحث نشود بلکه شرایط باید آن‌چنان مناسب باشد که فرد خود اشتیاق به ادامه صحبت داشته باشد. ما می‌توانیم برای بهتر استفاده کردن از این عامل مهم ارتباطی، محیط‌های سرسبز و یا دعوت کردن فرد به صرف چای در یک محیط آرام یا در کنار یک آبشار را به فرد پیشنهاد کنیم. زیرا زمانی که فردی به چنین محیطی دعوت می‌شود، خود را برای صحبت آماده کرده است و در واقع تا آماده نباشد این دعوت را قبول نمی‌کند. در ن

نگاهی به ریشه‌های مدرک گرایی

تصویر
دوست دارید در آینده‌ چه کاره شوید؟ <دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟>. این موضوع آشنای انشاء را سالها و چندین بار در کلاسهای درس تکرار کردیم تا سرانجام دیپلم گرفتیم و وارد دانشگاه شدیم. شاید خیلی دقیق یا دمان نباشد اما خوب می‌دانیم که با نامهای <خانم دکتر> و <آقای مهندس> سالها پیش از آنکه بتوانیم مداد به دست بگیریم، خو گرفتیم.‌ یک روز به عشق معلمان خود دوست داشتیم معلم شویم؛ روز دیگر خود را در جامه‌ سفید پزشکی خانم دکتر دیدیم و فردای آن، کلاه مهندسی به سر گذاشتیم و شدیم آقای مهندس. این میان به راستی کمتر کسی در میان ما پیدا می‌شد که دوست داشته باشد یک خیاط ماهر، یک مکانیک زبردست یا آرایشگر حاذق باشد. یادم هست، پسرخا‌له‌ام در دنیای کودکی خود عاشق ماشین بود و دوست داشت راننده‌ اتوبوس شود و بهتر از آن باز یادم هست که خاله‌ام چه‌قدر تلاش کرد تا این فکر را از ذهن او بیرون بیاورد که حق ندارد به غیر از مهندس شدن به چیز دیگری فکر کند. و حال پسرخاله‌ام نه راننده‌ اتوبوس است و نه مهندس! یک فوق لیسانس جویای کار است که خودش هم فراموش کرده <دوست داشت در آینده چه کاره شود؟>